برای دیدن تصویر در اندازه بزرگ، روی عکس کلیک کنید. »

96y

 

ما را نگاهی از تو تمامست اگر کنی.

(سعدی)

 

**أللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ أَلفَرَج**

 

**********

**پندانه**

 

عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.

روزی به آبادی دیگری رفت،

عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.

مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟

گفت: نه. گفت: فلان عابدبود،

نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،

عابد قبول نکرد.

نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.

وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟

عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!

 

 

امام جعفرصادق(علیه‌السلام):

عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعریف و تمجید کند.

(اصول کافی، ج 3، ص 26)

 

 

منبع : واحد مهدویت موسسه مصاف ایرانیان ( @Mahdiaran )

؛ 

graphic.yas@


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها